سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :47
کل بازدید :265841
تعداد کل یاداشته ها : 180
103/2/24
9:21 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
شقایق صحرایی[2]
چقدر تصفیه شدن خوب است. هر آدمی یک « حضرت آدم» است. خاکی سفت و سخت رسوبی چون سفال که از سیل جاری و خروشان و خرمی برانگیز بر زمین می ماند و می بندد و صدها بذر امیدوار شکافتن و هزارها ساقه ی نازک و بی تاب روئیدن و از خاک به خورشید سر زدن را در زیر می گیرد و خفه می کند و می پوساند ... و آنگاه در این خاک رسوبی «روح خدا» و سپس آگاهی بر همه ی نام ها و در نتیجه سجده ی تمامی فرشتگان در پایش و از آن پس داستان بهشت و تنهایی و نیاز به جفت و خلق حوا از خاک آدم و عصیان و هبوط به این زمین و حیرت و طرد و غربت و محکومیت رنج و جنگ و عطش و توبه و ناله ی بازگشت و ضجه ی این گیلگمش در زیر این آسمان غریب و سرد و سنگین که بر روی سینه اش افتاده است و نفس کشیدن را بر او عذاب کرده است و سخت ترین فصل این سریال خود « زندگی »، درام مصیبت بار و تحمل ناپذیر « زندگی کردن»! که آدمی در آن تجزیه می شود و بدان آلوده ...

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
برای دخترم ... عناوین یادداشتها[153]

با یاد دوست 


پنج شنبه هفته گذشته یکی از آرزوهای حرفه ایم برآورده شد و موفق شدم در کارگاهی آموزشی با حضور "دکتر یونس شکرخواه" و نیز دکتر حسن نمک دوست شرکت کنم.

کارگاه فوق العاده ای بود که در آن به معنای واقعی کلمه چیزهای نویی "یادگرفتم"!

اما در این کارگاه مباحثی هم در باب "حقوق و مسوولیت های اجتماعی" روزنامه نگار مطرح شد که به عقیده ی من در شرایط حال حاضر کشور ما بسیار آرمانی است!

اما همین آرمانی بودن صحبت های این دو استاد بود که به نظرم شور و اشتیاق و انگیزه ی جلو رفتن را در امثال من ایجاد می کند ...

انگیزه ای برای "صعود" ...

در هر جنبه ای از زندگی "آرمان" است که رکود را از جسم و جان آدمی می زداید ...

و چه خوب اگر در لایه لایه ی زندگی شخصی و اجتماعی مان در اندیشه ی آرمانی باشیم وگرنه "کپک" می زنیم ...    


93/3/3::: 12:30 ع
نظر()